نرخ بهره واقعی یکی از عوامل بسیار مهم در اقتصاد است و باورهای غلط زیادی نسبت به آن وجود دارد. برای درک بهتر این مفهوم، ابتدا چند سوال بعدی را جواب بدهید.
- به نظر شما افزایش بهره باعث افزایش تورم میشود یا کاهش آن؟
- افزایش بهره روی بازار بورس باعث مثبت شدن شاخص میشود؟
- افزایش بهره، نرخ ارز را افزایش میدهد؟
- فروش اوراق چه تاثیری روی تورم دارد، آیا تورم را افزایش میدهد؟
نرخ بهره چیست؟
وقتی یک نفر پولی را قرض میدهد یعنی دارد از مصرف الان خود میگذرد تا در آینده بتواند بیشتر مصرف کند. پس باید پاداشی بگیرد که به این پاداش، نرخ بهره میگویند. قرض گیرنده و قرض دهنده برای این انتقال به یک واسطه احتیاج دارند که نام این واسطه بانک است. بانک ریسک را کاهش میدهد، قرض دهنده و قرض گیرنده با خیال راحت پولشان را به بانک میدهند و از بانک میگیرند.
بهره از تعادل عرضه و تقاضای پول تعیین میشود که به دو عامل بستگی دارد:
- تمایل به پسانداز
هر چقدر تمایل به پسانداز بالاتر باشد، بهره کمتر میشود، چون قرضدهندهها تعدادشان بیشتر میشود.
- تورم انتظاری
اگر پیشبینی کنیم تورم در آینده زیاد است، طبیعتا انتظار داریم پاداش بیشتری در مقابل قرضی که میدهیم بگیریم.
یک فرمول خیلی مهم در اقتصاد به اسم فرمول فیشر وجود دارد: «نرخ تورم انتظاری + نرخ بهره حقیقی = نرخ بهره اسمی» نرخ بهرهای که مهم است، نرخ بهره حقیقی است نه نرخ بهره اسمی.
در ایران در اکثر دورهها نرخ بهره حقیقی منفی بوده و اکنون هم نرخ بهره حقیقی منفی ۲۶ درصد و فاجعه است. چرا میگوییم فاجعه است؟ برای مثال، وقتی شما ۱۰ میلیون تومان وام بگیرید با نرخ منفی ۲۶ یعنی عملا ۲.۶ میلیون هم سود میکنید. بد نیست بدانید ایران جزو معدود کشورهایی است که بدهکارهای بزرگ بانکی مثل هادی رضوی و حسین هدایتی و… دارد. چون وام ارزان است، وام رقم بالا میگیرند و سود میکنند، سود سنگینی هم میکنند.
در کل دنیا، ما و چند کشور دیگر هستیم که نرخ بهره حقیقی منفی داریم. غیر از ما ونزوئلا، سودان و ترکیه هستند. آنهایی که ارتباطات و قدرتشان بیشتر است به جای وام گرفتن، بانک تاسیس میکنند! و خودشان از بانک خودشان وام میگیرند.
متاسفانه اگر به آمارها هم نگاهی بیندازیم میبینیم که بیشترین سود را دهکهای بالا و افراد ثروتمند جامعه میگیرند. ۵۰ درصد کل اعتبارات ایران را ۵۰۰ خانواده میگیرند. دهک ۱۰ که بالاترین دهک هست ۶۵ درصد کل اعتبارات را میگیرد. دهکهای ۶ تا ۹ هم حدود ۳۰ درصد.
تاثیر بر تورم
اما برویم سراغ سوال اول، به دو علت نرخ بهره، تورم را کاهش میدهد:
- تسهیلات
وقتی نرخ بهره زیاد میشود، تقاضا برای وام کم شده و این باعث می شود حجم نقدینگی کاهش پیدا کند و در نتیجه با کاهش نقدینگی، تورم هم کمتر میشود.
- انتظارات تورمی
نرخ بهره که زیاد میشود یک سیگنال به فعالین اقتصادی میدهد. فعالین میفهمند که بانک مرکزی میخواهد تورم را کاهش دهد، پس در ذهنشان تورم انتظاری را کم میبینند، در نتیجه میگویند در حال حاضر خرید کالا بی فایده است و بعدا میخرم. تقاضا برای کالاها کم میشود در نتیجه قیمت کاهش پیدا میکند.
بانک مرکزی هم به صورت دستوری نرخ بهره را کاهش یا افزایش نمی دهد. بلکه از عملیات بازار باز استفاده میکند. به چه معنی؟ برای مثال از اوراق استفاده میکند. یعنی اگر اوراق بفروشد نقدینگی را از بازار جمع میکند، عرضه پول کاهش پیدا میکند، نرخ بهره بالا میرود (و برعکس).

در همه کشورها تورم به این روش کنترل می شود، از افغانستان گرفته تا آمریکا. افغانستان با همین روش تورم بالای ۵۰ درصد خود را روی ۴ درصد آورده است.
خب! تمام توضیحاتی که تا اینجا ارائه دادیم را دور بریزید! اینها مال دنیاست و داستان ایران فرق دارد. در ایران چه کار میکنند؟ در ایران عشقی کار میکنند! وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی بنا به خواست خودشان تصمیم می گیرند نرخ بهره عددی باشد که آنها دوست دارند. کل عملیات بازار باز و اوراق و… را کنار بگذارید؛ آنها میگویند نرخ تسهیلات ۱۸ درصد و نرخ سپرده ۱۵ درصد، دوست دارم این عدد باشد!
بگذارید راجعبه دستوری بودن اقتصاد یک مثال بزنم. یک مرغ را در نظر بگیرید. دولت میگوید من دوست دارم مرغ ۱۶ تومان باشد، ولی بازار آزاد کاری ندارد دولت چه عددی دوست دارد، قیمت مرغ بازار آزاد ۳۰ تومان میشود. در نرخ بهره هم همین است وقتی میگویند بهره این عددی است که ما میگوییم، در بازار آزاد بهره ۷۰ درصد میشود. بله نزول دادن بیشتر میشود.
یک فعال اقتصادی نمی تواند از بانک وام بگیرد و در نتیجه مجبور است نزول کند و به جای وام ۱۸ درصدی بانکی، ۷۰ درصد نزول میکند. (احتمالا میگویید خب بانک هم نزولخور است، راجع به بانکداری اسلامی بعدا توضیح میدهم).
تا حالا دقت کردید چرا تعداد نمایشگاههای لوکس آنقدر زیاد شده است؟ اگر در تهران سری به عباسآباد یا شهرک غرب بزنید میبینید که عموما این نمایشگاهها چندین ماه ماشینهایشان تکان هم نمیخورد. این پوشش چه کاری است به نظرتان؟ با این که پلتفرمهای آنلاین زیاد شده اند و خوب هم توسعه پیدا کرده اند، چرا باید نمایشگاههای فیزیکی زیاد شود؟ نه لزوما همه، ولی اکثر اینها پوششی است برای نزول دادن. اما تا وقتی نرخ سود دستوری داریم قطعا بازار نزولخوری زیاد میشود.
رابطه نرخ بهره با بازار بورس
بهره یکی از پارامترهای اصلی جهتدهی برای سرمایهگذاری است. افزایش و کاهش آن کل فضای سرمایهگذاری در اقتصاد را متاثر میکند، ولی باز این هم مال کل دنیاست و نه ایران! چون در ایران نرخ عشقی تعیین میشود، در هیچ کشوری در دنیا مثل ایران نرخ به این روش تعیین نمیشود. هرچند افزایش بهره تورم را کاهش میدهد، اما رشد اقتصادی را هم کم میکند. اما باز هم این مال کل دنیاست! در ایران نرخ بهره و رشد اقتصادی تاثیری روی هم ندارند، چون با نرخ دستوری تخصیص منابع از بین رفته روی بهرهوری کلی اقتصاد و روند بلندمدت تاثیر بد گذاشته است.
رابطه با دلار
وقتی بهره زیاد میشود، سپردهگذاری بانکی جذابتر میشود و به همین دلیل یک سری از منابع از سمت بازار ارز جذب سیستم بانکی میشود. یعنی مردم ارز میفروشند و در بانک میگذارند، عرضه دلار زیاد میشود و نرخ افت میکند. از طرفی وقتی نرخ بهره زیاد میشود، انتظارات تورمی کاهش پیدا میکند، یعنی همه انتظار دارند پول ملی تقویت شود، به عبارتی سرمایهگذاریهای ریالی جذاب تر است در نتیجه ارز کاهش پیدا میکند.
جمع بندی
نرخ بهره پارامتر خیلی مهمی است که باید از عشقی بودن و دستوری بودن خارج شود تا بتوان از این عامل به عنوان سپر تورمی استفاده کنیم و تورم را کنترل کنیم. این حرفی که اساتید بورس دائم میگویند که نرخ بهره به بورس آسیب میزند یا میگویند فروش اوراق تورمزا است، نه پایه علمی دارد و نه درست است. در ایران این دو هیچ تاثیری بر یکدیگر ندارد. باید بازار بدهی بزرگ شود، دولت اوراق کم میفروشد، باید تا حد ظرفیتش تا یکی دو سال آینده اوراق بفروشد، باید بازار بدهی بزرگتر شود تا بتوانیم با این اقدامات جلوی تورم را بگیریم. همه کشورها با همین روش تورم خود را کنترل می کنند و ما هم میتوانیم از آن استفاده کنیم. نرخ بهره عشقی تخصیص منابع را از بین میبرد و رانت و فساد درست میکند و فقط یه قشر خیلی خاص از دهکهای بالا سود میبرند. جلوی این عشقیبازیها را نگیرند ونزوئلایی شدن ایران دور از انتظار نیست.