احتمالا شما هم توجه کردهاید که در بیشتر سازمانها به خصوص سازمانهای بزرگ و دولتی، خانمها جایگاههای بالایی مانند مدیرعامل، مدیر ارشد شرکت و… ندارند. با وجود این که هیچ منع قانونی برای رشد و پیشرفت بانوان وجود ندارد، اما یک قانون نانوشته هست که به زنان اجازه رشد در سازمان را نمیدهد. منظور از سقف شیشهای هم دقیقا همین است. در شعارها و صحبتها به خانمها میگویند: «عرصه برای پیشرفت شما باز است، میتوانید رشد کنید و حقوق بالا دریافت کنید.» خانمها به بالای سرشان نگاه میکنند، درست است! هیچ مانعی وجود ندارد و میتوانند پیشرفت کنند و به اوج برسند، پس شروع میکنند به تلاش کردن و رشد و ترقی. تا اینجا همه چیز خوب و ایده آل است، ولی بعد از مدتی، با یک سقف شیشهای مواجه میشوند و دیگر به آنها اجازه رشد داده نمیشود!
چرا سقف شیشهای وجود دارد؟
۱. کلیشهها
کلیشهها، علت اصلی وجود سقف شیشهای برای خانمها است. کلیشههایی که متاسفانه بسیاری از بانوان هم به آنها باور دارند. به عنوان مثال عموم مردم آشپزی کردن در خانواده را وظیفه خانمها میدانند، ولی معتقدند بهترین آشپزهای دنیا آقایان هستند. همین کلیشه این را القا میکند که خانمها نمیتوانند یک سرآشپز ایده آل باشند. بسیاری بر این باورند که خانمها برای پستهای مدیریتی مناسب نیستند، چون بیش از حد احساساتیاند و اقتدار مردانه لازم برای مدیریت را ندارند، پس نمیشود روی حرفشان حساب کرد و قولشان مردانه و قابل اتکا نیست. خیلی وقتها مدیریت و اقتدار را به عنوان یک صفت مردانه برمیشمارند، همانطور که خود خانمها هم به همدیگر قول مردانه میدهند. همه این کلیشهها همچون یک سقف شیشهای، مانعی در برابر نردبان ترقی خانمها هستند.
۲ .طراحی محیط سازمانی
دومین دلیل وجود سقف شیشهای این است که محیط سازمانها برای آقایان طراحی شده است. طراحی شغل، تنظیم وظایف، ساعات کاری، مدل کاری برای سمتهای بالا و… به نحوی نوشته شده که به دوران پریود، بارداری و… هیچ توجهی نشده است. شایان ذکر است بسیاری از قوانینی که برای دوران بارداری نوشتهاند نیز کارایی لازم را ندارد.
۳ .حقوق نابرابر
خانمها حتی اگر تحصیلات و مهارتهای بیشتری داشته باشند، به طور متوسط کمتر از آقایان حقوق میگیرند. زمانی که بانوان درخواست افزایش حقوق میدهند، مدیر سازمان میگوید: «ببینید آقای فلانی با زن و دو تا بچه و خرج و مخارج زندگی انقدر حقوق میگیرد.» این موضوع هم یک کلیشه است و این مطلب را میرساند که خانمها برای کسب درآمد مازاد و اضافه کار میکنند.
۴. خطای نسبیت
علت چهارم وجود سقف شیشهای، خطای نسبیت است. تعداد مدیران آقا خیلی بیشتر از مدیران خانم است و وقتی آقایی اشتباه مدیریتی داشته باشد، خیلی کمتر از خطای خانم به چشم میآید. از طرف دیگر پیشفرض ذهنی ما این است که آقایان مدیران بهتری هستند و سوگیری تاییدی باعث میشود مدیران خانمی که عملکرد خوبی ندارند، بیشتر به چشم بیایند. باید بدانیم که مدیریت هم مهارتی مانند رانندگی است و با تمرین میتوان در آن پیشرفت کرد.
۵ .شاخص مهارت نادرست
مدیر ماهر و خبره چه کسی است؟ مدیری که علم و هنر کار کردن و رهبری دیگران را دارد، نه مدیری که فریاد میزند و کارمندانش از او میترسند! هنر مدیر در ایجاد همدلی است، نه ایجاد ترس! البته ممکن است خیلی از ما این باور غلط را داشته باشیم که مدیری خوب است که جذبه داشته باشد و کارمندانش از او حساب ببرند.
۶ .بدون دلیل
بسیاری اوقات مدیران سازمان بدون هیچ دلیل خاصی اجازه رشد و پیشرفت را به خانمها نمیدهند، یعنی با وجود این که میبینند یک خانم کارمند خوب و متعهدی بوده، تجربه و مهارت کافی و لازم را دارد، تحصیلات و دورههای آموزشی لازم را گذرانده و الان بهترین گزینه برای ارتقای جایگاه است، ولی ترجیح میدهند یک آقا را هرچند با شایستگی کمتر برای ترفیع انتخاب کنند.