تا حالا شده با یک دهه هشتادی (یا اواسط هفتاد) همان هایی که به نسل z معروف هستند، صحبت کنید و فکر کنید که او را نمیفهمید، فکر کنید کمی عجیب غریب هستند، آهنگهایی که گوش میدهند و فیلمهای مورد علاقشان، شوخیهایشان و…
خب شما تنها فردی نیستید که اینطور فکر میکنید و البته این بندگان خدا هم آنقدر عجیب غریب نیستند! زومرها، نسل Z، بومیهای دیجیتال، نسل انفجار، Gen Z همه اینها اسمهای این نسل هستند (۱۹۹۵-۲۰۱۰). البته سر این که متولدین ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ در این بازه هستند یا نه، اختلافهایی وجود دارد. این نسل از زمانی که چشم باز کرده کامپیوتر، کمی بعد اینترنت، موبایل و سوشال مدیا و… را دیده. خودش را با پیشرفت سریع بشر دارد وقف میدهد و حتی با آن رشد میکند (چیزی که خیلی از ماها را نگران کرده که نکند از این پیشرفت جا بمانیم!). پس حق بدهیم که با ما و نسل قبل از ما که با اینها بزرگ شدیم، کمی فرق کنند.
حالا از یک طرف، همزمانی رشدشان با رشد پیشرفت و تکنولوژی و از طرف دیگر تعداد زیادشان در کل دنیا باعث میشود تغییری که در دنیا ایجاد میکنند هم زیاد باشد و هم عمیق و سریع. همین الان هم این موجودات خوب در دنیا جلو رفتند و کم تاثیر نگذاشته اند. برای مثال، ملاله یوسفزی برنده ۲۲ ساله جایزه نوبل، گرتا تونبرگ، فعال محیط زیست و شخصیت سال مجله تایم در سال ۲۰۱۹.
شاید بگویید اینها که قدرتی ندارند و بازیچه بازی سیاسی شدند و… اگر این جور هم نگاه کنیم، باز باید به این نکته توجه کنیم که سیاسیون بزرگ دنیا هم به قدرت نسل انفجار و تاثیرشان پی بردند!
حالا مک کنزی در پژوهشهایش متوجه شده این نسل یک سری رفتارها و تفکرات مشترک و متفاوتتر با نسلهای قبلش دارد (البته که استثنا هم وجود دارد و شرایط محیطی و خانوادگی میتواند روی زیاد و کم این رفتارها موثر باشد!)
حقیقت طلبی
برایشان حقیقت مهم است؛ یعنی هر حرف و تفکری را بدون دلیل و منطق قبول نمیکنند! با کمی معاشرت و از جامعه، زندگی، مذهب و … با آنها حرف بزنی، اولا برای هر حرف دلیل و منطق میخواهند، دوما جوری به چالش میکشند که خودت هم به اعتقادات شک کنی! (دمشون گرم جدا!)
یک چیز خوب دیگر هم دارند، به مسلک و راههای قبلی مقید نیستند! مثلا بگویید فلان چیز رسم است و باید انجام شود آن وقت واکنششان جذاب میشود! خلاضه ذهنشان از ماها بازتر است و همین دو مورد باعث میشود آزادی بیان در کل دنیا رایجتر شود!
ابزار حقیقت فردی
این نسل دغدغهاش است که خودش را بر مبنای یک سری کلیشهها تعریف کند! خود واقعیاش برایش انگار جذابتر است و البته تعصبی روی ملیت، جنسیت، مذهب و… ندارد. البته این نیست که به هیچ چیزی پایبند نباشند، مثلا ۷۶ درصد این نسل مذهب دارند (طبق تحقیقات مکنزی) اما ذهنشان بیشترین آمادگی را برای شنیدن نظرات مختلف دارد، حتی اگر آن نظرات با باورهای خودشان هم راستا نباشد! این فقط در مذهب هم نیست، در ابعاد دیگر هم هست، مثلا برابری جنسی، پذیرش همجنسگراها و…
این نسل ارتباط طلباند! چه مجازی و چه حقیقی! البته بیشتر با هم نسلهای خود! به حجم بالای تبادل دیتا هم توجه کنید این وسط! مشارکت گرا! این نسل شدیدا به گفتوگو اعتقاد دارد! به معنای واقعی دوست دارد بحث کند! ترسی از این که نظر مخالف بشنود ندارد، چون به آزادی بیان عمیقا اعتقاد دارد. این نسل بحث و گفتوگو را کلید تغییر در جهان میداند در صورتی که نسلهای قبل اعتقاد داشتند برای تغییر باید نظامها اصلاح شود!!
واقعگرا
قبلا گفتم این نسل با حجم زیاد دیتا مواجهاند، اما روی این دیتاها هم دقیقا و هم خوب بلدند تحلیل کنند. پس این نسل نسبت به نسل قبلی کمتر آرمانگرا و بیشتر واقعگرا هستند! سر این مورد هنوز بحثها هست که این ویژگیشان خوب است یا بد!
این بررسیها روی این نسل همچنان ادامه دارد و مثلا تاثیرشان در سیاست هنوز مبهم است. از طرفی آینده دنیا هم با وجود زومرها بهخاطر تمایلشان به گفتوگو جذاب میشود. برخی جامعهشناسها اعتقاد دارند این نسل در کل دنیا اسراییل را قبول میکنند و یا مثلا اجازه دخالت به آمریکا در خاورمیانه را نمیدهند و حضور آن در کشورهای دیگر را اتلاف پول و انرژی میدانند! (اینها طبق فرضهای جامعهشناسهاست و قطعیتی در آن نیست!) یا شرکتهای بزرگ مشاوره شدیدا دارند روی این موضوع کار میکنند، چون هم این نسل کم کم دارند جزو نیروی کار میشوند و هم مدیران آینده را تشکیل میدهند و هم بیزینسها باید خودشان را با سلایق و تفکرات و رفتارهای این نسل به عنوان مشتریهایشان وفق بدهند! ( همین الان هم برنامه مارکتینگ را طبق همین رفتارها بستهاند، مثلا گرایششان به حقیقت باعث شده شرکتها در تبلیغها کمتر روی خالی بستن حساب باز کنند و موارد زیاد دیگری که الان بازشان نمیکنم چون مفصلاند).
این نسل در ایران هم کمکم دارند رو میآیند و شدیدا مشتاقم ببینم چه کار میکنند! کم هم نمیتوانند موثر باشند، جمعیتشان کم نیست، توانایی اثرگذاری روی والدینشان را دارند، به شدت در دنیای مجازی و حقیقی فعالاند و سواد دیجیتالیشان هم تا حدی بالاست، به خانواده و جامعه هم ثابت کردند که توانایی پیچششان بالاست و خیلی راحت نمیشود جلویشان را گرفت.
یک مورد دیگر که در بررسیها چشمک میزد، ابتذال اخلاقی است. یک سری میگویند، چون نسل Z دوست دارد حقیقت فردیاش را نشان بدهد، دیگر هر چه به ذهنش میآید را میگوید یا انجام میدهد و این خطرناک است. یک سری میگویند این ابتذال از اول با بشر بوده، یک دورههایی مثل زومرها راحت بودند، یک دورهای آن را پوشاندن و دوباره دارد خودش را نشان میدهد. البته باز تاکید میکنم، شرایط محیط و خانواده روی این ابعاد رفتاری تاثیرگذار است و میتواند کم و زیاد کند.