روزی پادشاهی یک دیگ وسط میدان شهر گذاشت و از مردم خواست هر کس کمی شیر در دیگ بریزد تا آن را بین افراد فقیر تقسیم کنند. وقتی دیگ آماده شد، شاه برای چشیدن طعم شیر در دیگ را برداشت، ولی دید دیگ پر از آب است و نه شیر!! همه با خیال این که نفر قبلی در دیگ شیر ریخته، بهجای سهمشان آب ریخته بودند.
مردم آب ریخته بودند تا بتوانند هم در طرح شاه شرکت کنند، هم هزینهای بابتش نپردازند!! در حقیقت مردم میخواستند از بقیه «سواری مجانی» بگیرند.
بعدها همین اصطلاح سواری مجانی به یک اصل در اقتصاد تبدیل شد. اما به چه معنا؟ یعنی بدون این که هزینه کنیم با استفاده از حرکت بقیه موج سواری کنیم تا به آن هدف یا مقصدمان برسیم.
البته فکر نکنید این سواری مجانی فقط یک فرضیه است، ما در طول روز بارها درگیرش هستیم. مثلا در خوابگاههای دانشجویی میبینید که ظرفهای کثیف زیاد هستند، شسته نمیشوند یا خوابگاه دیر به دیر تمیز میشود، چرا؟ چون همه فکر میکنند بقیه این کار را انجام خواهند داد و همین باعث میشود از شستوشو خودداری کنند.
یا مثلا کسانی که بنزین قاچاق میکنند، علت عمدهاش سواری رایگان است، چون هزینه انرژی واقعی نیست و قاچاقچیان از یارانه ای که دولت برای مردم در نظر گرفته کسب سود میکنند! یا ماینرهای بیتکوین یا رانتگیرها، علت اصلی همه اینها سواری رایگان است.
در نظر بگیرید به هتل نزدیک خانهتان می روید تا صبحانه کاری بخورید. رمز وای فای هتل را به شما داده اند تا از آن استفاده کنید. وقتی به خانه برمیگردید متوجه می شوید که همچنان به اینترنت هتل وصل هستید و مطمئنید که هتل اینترنت نامحدود دارد و با استفاده شما هزینهای برای هتل ایجاد نمیشود. آیا باز هم از آن استفاده میکنید؟!
اینکه این کار اخلاقی است یا نه، یا اینکه شما این کار را انجام میدهید یا نه، موضوع این بحث نیست. عموم مردم به دنبال سواری رایگان هستند. سواری رایگان، استفاده مجانی از هزینه دیگران است. در سواری مجانی، آدمها از خدمات دیگران که موجود است بهرهمند میشوند، در حالی که پول یا هزینهای بابتش پرداخت نمیکنند.
در سطح کلان سواری رایگان را حاکمیت ایجاد میکند. سواری رایگان، نظام بازارها را مختل کرده و سطح رفاه را پایین میآورد و در نهایت باعث ایجاد تراژدی مشترکات میشود، یعنی هر کس تا جایی که بتواند از منابع حداکثر استفاده را میکند.