درباره ما

 

ایده اکوتوپیا از کجا شکل گرفت؟

سال 1398 سال سختی بود؛ خیلی سخت. سال حادثه و درد و سوگواری در کنار ناکارآمدی و آشفتگی در حکمرانی بود. سال 1398 سال درگذشت کارآفرینان و تکنوکرات‌های سرشناس هم بود. در فروردین‌ ماه شاهرخ خان ظهیری را از دست دادیم، در تیر ماه علینقی عالیخانی در غربت فوت شد. در مرداد ماه اصغر قندچی درگذشت. در شهریور ماه با فقدان حاج اسدالله عسگراولادی مواجه شدیم و در اسفندماه محمود خیامی ما را تنها گذاشت. نکته دردناک ماجرا اینجا بود که وقتی خبر فوت این بزرگان را به افراد مختلف می‌دادیم، با یک سوال تکراری مواجه می‌شدیم آن‌هم اینکه مگر این افراد چه کسانی هستند؟ به معنای واقعی غم‌انگیز شدیم. کارآفرینان بزرگ جهانی مثل بیل‌گیتس و جف بزوس و استیو جابز را میشناسیم ولی چرا در مملکتی که روزی عالیخانی بدون پول نفت توانست اقتصاد را متحول کند و الان حضرات با پول نفت هم نمی‌توانند درست مدیریت کنند، نباید عالیخانی را افراد بشناسند؟ صنعت خودروسازی ما به یک کوره پول‌سوزی تبدیل شده صنعتی که محمود خیامی و برادرش پایه‌گذار آن بودند وهزاران نفر کار می‌کردند ، آن‌هم با چه حاشیه سود بالایی، چرا الان نباید کسی محمود خیامی را بشناسد؟ کارآفرین و کارآفرینی یکی از علاقه‌های همیشگی ما بود. همیشه به این فکر می‌کردیم که ای کاش فرصتی پیدا میشد و میتوانستیم چهره این افراد و کارهایی که برای ایران کرده‌اند را آن‌طور که باید به مردم نشان دهیم. هرکدام از این افراد به اندازه یک دانشگاه درس و تجربه دارند که می‌شود از آنها یاد گرفت. از طرفی با اتفاقاتی که برای بورس در سال 1399 افتاد بیشتر به فکر فرو رفتیم. اینکه در دورانی که هر روز حباب بورس بزرگتر میشد کمتر کسی هشدار می‌داد که احتیاط کنید و سرمایه خود را وارد بورس نکنید. در اوج حباب بورس سیاستمداران دعوت به بورس می‌کردند و فعالان بازار تارگت‌های نجومی برای بازار می‌داند(شاخص هشت میلیونی و….) و نکته جالب‌تر اینکه هنوز هم بعد تمام این اتفاقات افراد زیادی معتقدند که بورس حباب نداشت و توجیه و مغالطه‌های بسیار زیادی می‌آورند. اینجا بود که پی بردیم چقدر در حوزه سواد اقتصادی و مالی ضعف داریم و چقدر منابع آموزشی ما محدود است. از طرفی با بررسی که در محیط دبیرستان و دانشگاهی داشتیم به این رسیدم که چقدر در مدل تدریس و القای مفاهیم اقتصادی ضعف داریم. البته ناگفته نماند در این بین اساتید بسیار خوبی هم داریم که ما خودمان نیز از این افراد اقتصاد را یاد گرفتیم و شیفته اقتصاد شدیم اساتید بزرگی مثل دکتر مسعود نیلی، عبده تبریزی، علی سرزعیم، محسن رنانی، مهدی ناجی، پویا ناظران، فرهاد نیلی، صادق‌الحسینی، علی مروی و… بر همین اساس تصمیم گرفتیم یک فضای آموزشی داشته باشیم تا هم با کارآفرینان بزرگ ایرانی آشنا بشیم و از تجربه‌هایشان استفاده کنیم هم اینکه در کنار همدیگر سواد مالی و اقتصادی‌مان را افزایش دهیم.  

اکوتوپیا به چه معناست؟

اکوتوپیا یک کلمه ساختگی است که از ترکیب دو کلمه economy به معنای اقتصاد و utopia به معنی آرمان‌شهر ساخته شده اکوتوپیا یعنی آرمان‌شهر اقتصادی  

رسالت ما در اکوتوپیا چیست؟

بزرگترین نقطه ضعف کشورمان نادیده گرفتن علوم انسانی است. اگر نگاهی به مشکلات هم بندازیم می‌بینیم که عمده مشکلات ما از نبود درک درست از اقتصاد و مدیریت ناشی می‌شود. حتی مشکلات زیست محیطی مثل کم آبی و خشکسالی هم در اثر سو مدیریت و احترام نذاشتن به اصول اقتصاد به وجود می‌آید. ما رسالت خود را در این می‌بینیم که در اکوتوپیا بستری فراهم کنیم تا افراد بتوانند مهارت‌های مدیریت و اقتصادی خود را ارتقا دهند و دنیای اطراف خود را با دید بازتری ببینند.  

منابع اکوتوپیا از کجاست؟

ما خودمان را در اکوتوپیا نظریه پرداز و تولید کننده علم نمی‌دانیم، طبیعتا هیچ‌کدام از مطالب اکوتوپیا از خودمان نیست، ما هم مثل شما در حال یادگیری هستیم و از آنجایی که معتقدیم بهترین راه یادگیری، آموزش به دیگران است سعی میکنیم مطالبی که تاکنون یاد گرفته‌ایم یا در حال یادگیری هستیم را با زبان خودمان به صورت ساده و قابل فهم بازنویسی کنیم. سعی میکنیم از به روزترین و بهترین رفرنس‌ها مطالب را دسته بندی کنیم و با زبانی ساده در اختیار خوانندگان قرار دهیم.